پوتین و رئیسی روبهروی هم ایستادهاند، تابلویی از اسب اصیل ترکمنی در میان، نگاهها گرهخورده بههم، دستها فشرده، لبخندها رفیقانه، آشنا، طرف روحانی سنگینتر، دست پوتین از شاخص وسط پیشتر آمده، لبخند او در صورت برهنهاش آشکارتر و پرسروصداتر است.
در تصویری دیگر، پوتین روبهدوربین، رئیسی را در آغوش گرفته، گونهبهگونه او داده، گردی بزرگ ِ صورت ِپفکرده سفیدش رو به ماست. چانه روی شانه رئیسی گذاشته، لبخندی به شیرینی عسل دارد. رضایتی عمیق، گوش به دهانش سپرده، کلماتی فارسی شنیده که معنیاش را نمیداند اما مطمئن است آشناست. ما رئیسی را نمیبینیم.
در عکس و فیلمی دیگر در جلوی جمعیتی زیاد جلو میآیند، مطمئنا قرار گذاشتهاند باهم به محل اجلاس بروند. مطمئن قدم برمیدارند، برابر باهم، همتراز، همگروه، دوست، همجبهه.
در دیدار اختصاصی که روبهروی هم نشستهاند، همانجا که اسب اصیل ترکمنی درمیان است و فرش آن زیر پا، ما صدایشان را میشنویم. پوتین رابطه را شخصی، نزدیک، عاطفی و غیردیپلماتیک میکند و از او میخواهد سلام و بهترین آرزوهایش را به رهبر معنوی ایران برساند.
آنقدر روابط دو طرف را نزدیک میداند که- در فیلمی که اجازه انتشار یافته- میگوید به طور مداوم در مسایل سیاسی و امنیتی در تماس هستیم.
حرکات دست و پای پوتین تند و زیاد است در حالی که طرف مقابلش آرامش بیشتری دارد.
اما در مقابل، یار جانی، گویی با تمریناتی مداوم و آموزشهایی سنگین، در حال ترمیم زخم سفر سال گذشته به مسکو است.
آنجا که این یار مشتاق به استقبال تا فرودگاه نیامد، وزیر خارجهاش را هم نفرستاد، بعضی رسانهها در اجرای سرود ملی ایران در فرودگاه هم تشکیک کردند. پوتین تا در ورودی کاخ هم روی نشان نداد، تا در سالن هم نیامد، کسی شال و وسایلش را نگرفت، این یکتاهمراه جهان نه تنها از صندلی خود کامل برنخاست، با او میزی چهارپنجمتری فاصله انداخت پرچمی از ایران در محل دیدار مشاهده نشد.
گفته بودند این فاصله به دلیل کروناست اما در همین زمانها با رییسجمهور قزاقستان، نخستوزیر پاکستان، و برخی دیگر سران، دیدار نزدیک و روبوسی داشت.
ما فقط تماشا کردیم.
به دلیل کندی شدیداینترنت قادر به دیدن عکسها و فیلم آپلود شده نیستم.
و عذرخواهی میکنم از این بابت.