شهر در دست جنگی تمامعيار اسير است. صدای انفجارهای قوی، سوت دنبالهدار خمپارهها، تكتيراندازی، دود سپيدی كه اينجا و آنجا مثل قارچ باز میشود، آتشهايی كه اين كوچه و آن كوچه افروختهاند. شعلههای دنبالهداری كه در آسمان به منور میماند. خلوتی شهر، كركره پايين مغازهها زمانی كه پرخريدارترين روزهای سال را میگذرانند. ميل به دويدن زيگزاكی در پيادهروهايی كه در امان نيستند، دلهره پدرها و مادرها، صدای آژير آمبولانس و ماشينهای آتشنشانی، رنگ پريده پيرزنی كه چشمهايش از وحشت گشاد شده و پرده هايی كه .پنجرهها را كنار میزند و نگاههايی كه از دور تماشا میكند
ماشينهايی كه بهسرعت میگذرند، شكل آدمی را دارند كه در ميانه جنگ گير افتاده و با صدای هر انفجاری به جلو خم میشود و لحظهای مكث و به خود نگاه میكند و بعد وقتی مطمئن شد كه زنده است يا جراحتي برنداشته، باز به دويدن ادامه میدهد.
پيادهروها بيشتر كنار ديوارهای آن، معبر عبور جوانها – بيشتر پسرانی – است كه هيجانزده و خندانند و به نظر گناهی شيرين را تجربه میكنند. نشاطی سرد، لذتی ساديسموار، سرخوش از حضور در معركه، سرشار از ميل به انفجار، تخريب، با قيافهای پيروز از تسخير شهر و خلوتی آن كه ناشی از فرار مردم به خانههاست، از شهر بیدولت و پليسی كه آرام دورادور فلكه اول ايستاده و به چهارراه اسدی و كوچههای پر آتش اطراف كاري ندارد؛ از شهر بي اقتدار ،از شجاع نمودن، نترسيدن و در مركز نگاهها بودن
اما در عمق قيافه اين شهر ،چيز ديگری خوانده میشود. ميل به انفجار بدون ويرانی كامل، شليك بدون كشتار، درانداختن جنگی مجازی، مصنوعی، نبردی كه تنها صدای آن واقعی است و نمايشی از ماجرايی حقيقی است. رمانی وحشتزاست كه از شدت مهارت نويسنده آن در زندهكردن اشيا شب را تا صبح نمیخوابيد با آن میترسيد و كابوس میبينيد. فشنگها مشقیاست. بازی رايانهای جريان دارد، بدون خونريزی، بدون جنازه هاي بسيار، بدون مويه و ناله ؛يعني رفع تشنگی، با بازی پانتوميم
آنها نفرت انباشته را بيرون میريزند در حالی كه نمیخواهند هزينه جنگی واقعی را بپردازند .از خون، از كشته شدن، از درنده بودن و در معرض درندگی قرار گرفتن، از آواره شدن، از ويرانی خانهها بيزارند. اما نمیتوانند اينقدر خود را انباشته ببينند. بنابر اين شهر را سنگربندی میكنند اما شكلی كودكانه به آن میدهند. پرتاب نارنجك و شليك سلاحهايشان بازی خندهداری را سامان میدهد. برای همين پردهای از شرم روی صورتهايشان .میبينی كه جنگی تمامعيار میخواهند اما صورتی بازیگونه به آن دادهاند
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر