خوش آمدی به مزارم که کردیام یادم
تو بخوان اوستایی تا کنی شادم
سنگنبشتهی گوری در گورستان و دخمه زرتشتیان یزد - پارسال
یادآوری کنم که زرتشتیان یزد از پیش از انقلاب حق ندارند مردگان خود را به شیوه سنتی دردخمه رها کنند .عامل آنهم آنطور که متولی مزار می گفت بزرگ شدن شهر وازحومه درآمدن گورستان و رعایت الزامات بهداشتی دولت بوده است. بنابر این زرتشتیان هم صاحب گورو گورستان به سبک سایر ایرانیان هستند و طبعا سنگنبشته هم دارند.
اما در تفاوت آن باگورستانی مثل بهشت زهرا باید بگویم نشانهای ازرتبه بندی اجتماعی، مالی ویا معنوی دیده نمیشد.روحانی درکنارغیرروحانی آرمیده بود. با سادگی وهمشکلی درسنگها وتزیینات قبور. همینطور قسمت ویِژهای برای آدم ویژهای درست نشده بود.منظورمرده ویژه ای است.
این را هم اضافه کنم راه حلی شرعی برای اجرای احکام مربوط به دفن میت پیدا کرده بودند. تمام سطح داخلی قبر بتنآرمه شده بود تا به این ترتیب حرمت آلوده شدن زمین به تن انسان شکسته نشود.
البته رنگ خاکستری و شکل تراشیده و سخت داخل این گورها و تساوی گرایی و سادگی بیرونیاش کمی سوسیالیستی مینمود.شاید هم چشم ما به زرق و برق از نوع گورستانی عادت کرده است.
حالا چرا الان یادش افتادم. آدم روزهای آخراسفند دفتر یادداشتهایش را هم مرور میکند.
مرتبط: مرگ و تداوم هویت ها
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر