اين نظر و اين ديگري درباره كنسرت تازه موسيقي نور و موسيقي تلفيقي مرا به ياد آلبوم سير كريستف رضاعي وهمينطور آلبوم ديگري از موسيقي قرون وسطايي انداخت كه الان يادم نيست نامش چه بود اما هردومدتي مرا به خود مشغول كرده بودند. از موسيقي چيز زيادي نميدانم اما هم موسيقي قرون وسطايي را دوست دارم هم موسيقي تلفيقي را. بخصوص آلبوم به تماشاي آبهاي سپپيد را
با وجود اين به عنوان يك شنونده معمولي فقط يكي دو قطعه از كارهاي جديد رضاعي به دلم نشست. بقيه قطعهها كمي درهم برهم بودند گويي شرقيها با غربيها بلند بلند و بيوقفه گفت وگو ميكردند بدون اينكه هريك به خود فرصتي دهند تا كلام ديگري را بشنود
براي همين گاهي دلم ميخواست اين موسيقي، تلفيقي نباشد و ما جدا جدا اول حرف قرون وسطي و كليسا را بشنويم بعد حرفهاي كردستان خودمان را. زياد فرقي نميكرد اگر برعكس هم ميشد.
لابلاي اين درهم برهمي به نظر ميرسيد جبهه قرون وسطي و كليسا با وجود اينكه ساز كمتري داشت اما صداي قوي و تنهاي آن برهمه سازهاي زيبا و ظريف و سحرآميز شرق غلبه مي كرد با اينكه كلمههاي لاتين ونا معنادار آنها وطنين آواز شان ما را به گوشه تاريك يك كليساي بزرگ و آرام اروپايي با سقفي بلند ميبرد اما معلوم نبود چرا گاهي كلمه زيباي سانتا مارياي شان طنين جنگ ميگرفت
پینوشت اول: نام آلبومی که فراموش کرده بودم "پل پنهان"بود "قطعاتی از موسیقی قرون وسطی، رنسانس وایران "از گروه کنستانتول به سرپرستی کیا طبسیان .در بروشورآن هم آمده همه قطعههای این آلبوم که ترکیبی از سازهای قدیمی غربی وایرانی است، از موسیقی سازی سدههای میانه و از نوع غیر مذهبی آن گرفته شده و مورد علاقه مردم کوچه و بازار بوده است
پینوشت دوم: سبک زندگی در حاشیه کنسرتهای تهران جاذبه دارد. درسبک پوشش ولباس، خوراک، سلام و علیک وآشنایی وشیوه دیدن کنسرت و البته شنیدن آن
۲ نظر:
عجیب بود دلم تنگ بود ، آمدم نسیمی به صورتم خورد. زیر سایه خنکای دوست کمی آرمیدم و رفتم.
شادي غريبه هم آدم را شاد ميكند
شاديت مبارك باد
ارسال یک نظر