مردگان با این تصویر گرسنه و تشنهاند یا سرمازده که آب هوس میکنند و چای و شیرکاکائوی داغ می نوشند و آش گرم میطلبند؛ آخر هم میچسبد که دود یک سیگار را تنگ ِآن به هوا بفرستند
مردگان گورستان درچشم ما خانهای بیحال، خاکستری یا پرزباله دارند که باید با گلاب شستشو شوند
این زباله ها اما رنگیاند، روشناند، امیدبخش، صورتی، سرخ، آبی، سبز. هرچند با برگهای زرد و قهوهای و سردی خاک گورستان در آمیختهاند
زبالهها در اینجا سالماند. در خود یا دیگری منحل نشدهاند. نوشتههایشان هنوز خواندنی است. قطعه قطعهاند.جداشدنی. میشود همین حالا غنچه گلایول صورتی را برداشت و دوباره در آب گذاشت
مردگان اینجا همانی را می خورند که ما میخوریم، سردشان می شود ،طالب رنگ و بوی گل و نور شمعاند
مردگان همان ماییم با دوپا، دو دست، معدهای بزرگ و سینهای پردود که اینجا وآنجای گورستان میپلکیم اما ممنوعالخروجیم
مردگان همان ما زندگانیم که درگورستان ادامه پیدا کردهایم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر